۱۳۸۹ آذر ۲۲, دوشنبه

نوا


زمان : چند شب پیش
مکان : نوا کلاب

من: حالم گرفته. الکی. الکیه الکی که نه . میدونم چمه. باید فوری درمان بشه. میرم جایی که خاطرات خوبی دارم. هیچوقت تنها نرفتم و واسه شام هم نرفتم.
.
.
های.... رزرو کردین؟
من: چیو؟
اونا: میز شام
من: نه! ( یه نگاه به هم میندازن و خیلی ناراحت حاکی از تالم شدیدشونه میگن : ااوه ه ه ساری! )
همیشه دعوت بودم و به این چیزا توجه نکرده بودم
مطمئنم با یه 10 دلاری مشکل حل میشه ولی بیخیال. جایی که پره رستورانه میرم.
دوست ندارم با ناراحتی شام بخورم. پس میرم فروشگاهی که تا صبح بازه قدم بزنم تا یادم بره. فوری یادم میره. یه پیانو میبینم و به یاد روزی روزگاری یه حال کوچولو ...
ساعت میشه 11شب
دینگ: کی این موقع زنگیده؟ ای وای ..
من: سلام
اون : سلام ( شدیییید ناراحت میزنه! )
من: ...
اون: ...
...
من: چی شده؟ گند زدی؟
اون: میشه ببینمت؟ به هم زدیم!
من: ( با شیکم گشنه اصلا حوصله ندارم.اصلا توو موود نیستم. مطمئنم هستم فرداش باز میشن عشاق ملکوتی! ) دارم میرم نوا
اون: اوکی . اومدم ( من که تصمیم داشتم یکم رقص ملت الکی خوشو ببینم و آبجویی یزنم حالا باید چیز ناله گوش کنم. فکر میکنم هرچی باشه از اینکه از این حالت دربیام بهتره! )
....
من: تو این سرما با دامن اومدی؟؟؟
اون: آره دیگه! اومدم کلی برقصم! ( فکر میکنم چقدر خانوما ریلکسن! فوری رفته خونه و لباس عوض کرده و به خودش رسیده و اومده برقصه. بمیرم براش که اینقدر ناراحته )
من: چی میخوری؟
اون: کرونا
( در این زمان بود که من بزرگترین اشتباه رو کردم:
من: یه کرونا با یه گینس ( هرچی فکر میکنم که چرا؟ نمیدونم! برای اولین بار گینس! )
نمیدونم یارو منو خیلی اینکاره دید یا چی؟ واسه اون یه لیوان یبار مصرف کوچولو کرونا لایت ، واسه من یه لیوان نیم لیتری از یه مایع قهوه ای غلیظ بدون کف که گویا بهش میگن خود خود آبجو!
تو مایه حرف و اینا که من زدم برم یکم رقص ببینم که یهو همه ساکت شدن! تلویزیون های شونصد اینچی اطراف ، مسابقه دو نفرو پخش میکردن که میخواستن بزنن چشم و چال همو درارن. کاشف به عمل اومد که یکی از آمریکاس یکی از کانادا و مسابقه فیناله

سیستم کامل شد:
یه مایع افتضاح که بزور قورت میدم + ناله طرف + 2 تا بوکسور که صورت همو خوشکل میکنن - رقص - غذا
ولی یه خوبی داشت:
ناراحتی خودمو یادم رفت!
.
پ.ن. وقتی با کسی هستین ، هیچوقت چیزی رو برای اولین بار تجربه نکنین
پ.ن. پانوشت قبلی اشتباهه! مگه میشه؟
پ.ن. وقتی با کسی هستین ، هیچوقت غذایی رو برای اولین بار سفارش ندین ( آها! )
پ.ن. عکس بردار خودمم ولی قدیمیه

۱ نظر:

  1. اوووم ... فکر کنم شخصی تر از اونه که بخوام دخالت کنم :دی
    ولی با پی نوشتت موافقم ;)

    پاسخحذف

میخوای نظر هم بدی ؟؟!!!؟؟؟؟!!!